کابل ساتا(SATA)چیست و مخفف چه کلمه ای است؟:
از آنجا که امروزه افراد برای دستیابی به سرعت بیشتر برای ذخیره سازی اطلاعات از درایورهای SSD استفاده می کنند اما همچنان بسیاری از سیستم ها از پورت sata پشتیبانی می کنند. پورت sata مخفف عبارت Serial Advanced Technology Attachment و به معنای تکنولوژی ارتباطی پیشرفته است که برای برقراری ارتباط ابزارهای ذخیره سازی داده ها از قبیل دیسک سخت و درایو نوری به گذرگاه میزبان می باشد.
پورت sata یک استاندارد IDE مخفف عبارت Integrated Drive Electronics می باشد که توسط کابل ها و کانکتورها به دستگاه های ذخیره سازی اطلاعات و از طرف دیگر به مادربرد وصل می شوند و امکان انتقال اطلاعات و داده ها را فراهم می کند.
منظور از دستگاه های ذخیره سازی اطلاعات می توان به Hard disk ها، CD drives و DVD drive ها اشاره کرد. این نوع دستگاه های ذخیره سازی اطلاعات توسط کابل sata به مادربرد وصل می شوند و انتقال اطلاعات و داده ها را انجام می دهند. لازم به ذکر است که پروتکل sata از مجموعه دستورات ATA استفاده می کند. حال ممکن است برایتان سوال پیش آید که اسلات sata چیست؟ اسلات sata برای اتصال کابل sata به motherboard استفاده می شود که این کابل را می توان همراه هارد یا درایو CD و DVD پیدا کرد.
کابل هفت پینی و بلندی است که هر دو سمت انتهایی آن صاف و نازک می باشد و عموما جهت مدیریت بهتر کابل با زاویه نود درجه ساخته می شود.
یک انتهای کابل Sata به یک پورت مادربورد دارای SATA وصل می شود و و سمت زاویه دار آن نیز به درگاه دستگاه ذخیره ساز وصل می شود.
به طور کلی کابل sata در کامپیوترهای شخصی، سیستم ذخیره ساز تحت شبکه در سطح ورودی و سرور های سطح ورودی کاربرد دارد.
کابلها و کانکتورهای درایوهای SATA فعلی ( مورد استفاده برای هارد درایو های 3 گیگابیت در ثانیه) می توانند به منظور اتصال دستگاههای SATA 6Gb/s مورد استفاده قرار گیرد. SATA-IO استفاده از قطعات با کیفیت را برای اطمینان از یکپارچگی داده ها و عملکرد قوی در نرخ انتقال سریع 6 گیگابایت بر ثانیه (6Gb/s) را توصیه میکند. کابلهای موجود در آستانه عملکرد Gb/s 3 امکان دارد عملکرد پایین تر از حد انتظار 6GB/s با توجه به افزایش تعداد ارسالهای مجدد را تجربه کنند.
به عبارت دیگر، تا زمانی که شما از کابلهایknock-off ارزان استفاده نمیکنید، نباید هیچ تفاوتی بین کابل های جدید و قدیم وجود داشته باشد. ما ترجیح میدهیم برای تأیید این قبیل ادعاها داده های تجربی در اختیار داشته باشیم، بنابراین تصمیم گرفتیم، مجموعهای از کابلهای SATA 3Gb/s را در مقابل کابلهای SATA 6Gb/s مورد مقایسه قرار دهیم.
Asus SATA 6Gb/s (سیاه) | Asus SATA 3Gb/s (قرمز) | Asus SATA 3Gb/s (سیاه) | Intel SATA 3Gb/s (آبی) |
در مجموع، آزمون ما ۱۰۰٪ با SATA-IO موافق است، که کابلهای SATA 3Gb/s با درایوهای SATA 6Gb/s کاملا ًخوب کار خواهند کرد. این موضوع برای ما تعجب آور نیست، اما خوب است برای اثبات ادعاها همواره نسخه پشتیبانی از اطلاعات داشته باشیم.
منبع: https://www.pugetsystems.com/labs/articles/SATA-cables-Is-there-a-difference-97
اگر بخواهیم به سوال برنامه نویسی Back End چیست پاسخ دهیم، در مرحلهی اول خیلی خوب است که به دنبال معنی واژهی Back در دیکشنری باشیم. در فست دیک، واژهی Back اینگونه معنا شده است:
Back: عقب، پشت (بدن)، پس، عقبی، گذشته، پشتی، پشتی کنندگان، تکیه گاه، به عقب، درعقب، برگشت (و…)
همانطور که میبینید، یکی از اصلی ترین معانی واژهی Back، پشت میباشد. و دقیقا این معنی با کاری که برنامه نویسی اند میکند ارتباط دارد.
وقتی از برنامه نویسی بک اند صحبت میکنیم، منظورمان تمام آن کارهایی است که در پشت صحنه انجام میشود و کاربر آنها را نمیبیند.
ما در تعریف طراحی/برنامه نویسی فراند اند گفتیم:
طراحی یا کدنویسی هر آن چیزی که مربوط به جلوی وبسایت میشود. در واقع یک طراح وب یا یک Front End Developer، کسی است که چیزی را طراحی میکند کاربر آنرا میبیند.
اما برنامه نویسی بک اند (Back End)، دقیقا آن سوی ماجرا قرار دارد. اگر بخواهیم به سوال Back End چیست خیلی ساده پاسخ دهیم، میتوانیم بگوییم:
برنامه نویسی بک اند (Back End) مربوط به کدنویسی و برنامه نویسی هر آن چیزی است که کاربر آن را مشاهده نمیکند و مربوط به کارهای پشت صحنه وب سایت است. برای مثال وقتی که یک وبسایت، مقالات را از دیتابیس دریافت میکند، یک امر مربوط به بک اند است. وظیفهی یک برنامه نویس بک اند، برنامه نویسی چیزهایی است که هسته اصلی یک وبسایت هستند و کاربر کدهای آنرا بصورت مستقیم مشاهده نمیکند.
دولوپر بکاند کیست؟
افرادی هستند که با ابزارها، تکنولوژیها و زبانهای برنامهنویسی که در سمت سرور اجرا میشوند کار میکنند. در یک کلام، میتوان گفت تمام کارهای دیگر در توسعۀ وب به جز بخش فرانتاند را دولوپرهای بکاند انجام میدهند که در ادامه با حوزههایی که این دست برنامهنویسان با آنها سروکار دارند بیشتر آشنا خواهید شد.
یزینس لاجیک: در نرمافزارهای کامپیوتری، Business Logic مفهومی است که انتظارات سفارشدهندهٔ نرمافزار را ابتدا در قالب الگوریتمها و سپس تبدیل آنها به کدهای کاربردی برآورده میسازد. مثلاً اگر درصدد ساخت یک فروشگاه آنلاین هستید، بیزینس لاجیک شما میشود امکاناتی از قبیل امکان افزودن کالا به سبد خرید، اِعمال تخفیف، جمع کل حساب، وصل شدن به درگاه بانک و …
روی هم رفته، میتوان گفت که یک برنامه نویس بکاند کسی است که کدهای پشت پرده را مینویسد و برای اِلِمانهای قرار گرفته روی صفحه توسط برنامه نویس فرانتاند همچون دکمهٔ ورود، دکمهٔ ثبتنام، عضویت در خبرنامه، نظرسنجی و غیره، عملکردهای سمت سرور تعریف میکند.
برنامه نویسان این حوزه باید با زبانها و تکنولوژیهای مختلف سمت سرور مانند
آشنا باشند.
کسانی که قصد دارند برنامه نویس و توسعه دهنده بک اند شوند باید ویژگیها و مهارتهای مختلف دیگری نیز داشته باشند، از جمله :
منابع:www.w3design.ir
فرانت اند یا Front End ، به قسمت قابل مشاهده وب سایت (نرم افزار) توسط کاربران میگویند. فرانت اند کدهای غیر قابل فهم برای کاربران را در قالب ظاهری گرافیکی و بصری به آنها نمایش میدهد تا بتواند به راحتی از بخشهای مختلف سایت استفاده کنند. در این بخش فرمهای ورودی اطلاعات، صداها، تصاویر، ویدیوها و به صورت کلی هر چیز دیگری که برای کاربر قابل درک باشد، قرار میگیرد. فرانت اند به دو بخش اصلی طراحی وب و توسعه رابط کاربری تقسیم میشود.
در بخش طراحی وب، طراحان با نرم افزارهای گرافیکی مانند فتوشاپ ظاهر سایت را طراحی میکنند. اما بخش توسعه رابط کاربری مربوط به پیاده سازی ظاهر سایت در قالب کدهای HTML ،CSS و Javascript است. زبانهای برنامه نویسی که در فرانت به کار میروند، سمت کاربر یا Client Side میباشند. بنابراین کدهای نوشته شده در فرانت در مرورگر کاربر پردازش و اجرا میشوند. یعنی کاربر به راحتی به این کدها دسترسی مستقیم دارد و میتواند آنها را مشاهده کند. فرانت اند با بخش بک اند (Backend )در ارتباط مستقیم است و تاثیر بسیاری بر روی تجربه کاربری (UX) دارد.
در حالت کلی یک توسعه دهنده سمت سرویس گیرنده بایستی جهت طراحی سایت با frontend به زبانها و ابزار زیر مسلط باشد:
منابعwww.maktabkhooneh.org ,www.w3design.ir
هاب متصل کننده چند رایانه در شبکه محلی است. منظور از شبکه محلی همان LAN است. در هاب، اطلاعات از یک پورت دریافت شده و بین تمامی پورت های دیگر تقسیم میشوند. هاب ها توانایی این را ندارند که بین رایانه های مختلف تفاوتی قائل شوند و همین موضوع به آنها اجازه خصوصی سازی ارسال اطلاعات را نمیدهد. یعنی یک هاب نمیتواند یک سری از اطلاعات را به یک رایانه ارسال کند و مسیر همین اطلاعات بر روی رایانه دیگر ببندد.
این را میتوان یکی از مشکلات هاب دانست، زیرا در بسیاری از مواقع در شبکه ایجاد شده، نیاز به ارسال اطلاعات به یک یا چند رایانه خاص داریم اما در زمان ارسال متوجه میشویم که اطلاعات به تمامی رایانه های دیگر متصل به هاب هم ارسال شده است.
اربرد اصلی سوییچ نیز مانند هاب، اتصال رایانه ها به یکدیگر در شبکه محلی یا LAN از طریق کابل شبکه یا پچ کورد است. اما تفاوت سوییچ با هاب دراین است که سوییچ ها بر خلاف هاب، توانایی شناسایی هر رایانه به صورت جداگانه را دارند. این شناسایی و دسته بندی رایانه ها در سوییچ به وسیله جدول سوییچ یا Switch table انجام میشود. با استفاده از این جدول، و به وسیله مک آدرس هر رایانه، سوییچ ها قادر به شناسایی رایانه ها و تفکیک آنها از یکدیگر میشوند.
هاب و سوئیچ تقریبا کار یکسانی انجام میدهند اما روشهایشان با هم متفاوت است.مثلا از هردوی آنها میتوان برای تقویت سیگنال استفاده کرد (در مدتها پیش وسیلهای به نامrepeater این وظیفه را به عهده داشت ) یا میتوان از آنها برای پخش کردن سیگنال (مثلا برای ارائه اینترنت به شبکههای خانگی )استفاده کرد.
هاب مسیر ارسال اطلاعات از یک گره به گره دیگر را به حداقل مقدار خود می رساند ولی عملا" شبکه را به سگمنت های گسسته تقسیم نمی نماید. سوئیچ بمنظور تحقق خواسته فوق عرضه شده است . یکی از مهمترین تفاوت های موجود بین هاب و سوئیچ ، تفسیر هر یک از پهنای باند است .
تمام دستگاههای متصل شده به هاب، پهنای باند موجود را بین خود به اشتراک می گذارند.در صورتیکه یک دستگاه متصل شده به سوئیچ، دارای تمام پهنای باند مختص خود است. مثلا" در صورتیکه ده گره به هاب متصل شده باشند، (در یک شبکه ده مگابیت درثانیه) هر گره موجود در شبکه بخشی از تمام پهنای باند موجود (ده مگابیت در ثانیه ) را اشغال خواهد کرد. (در صورتیکه سایر گره ها نیز قصد ارتباط را داشته باشند). در سوئیچ ، هر یک از گره ها قادر به برقراری ارتباط با سایر گره ها با سرعت ده مگابیت در ثانیه خواهد بود.
ماوس های نوری چگونه کار می کنند؟
به نظر می آید آن موس های ارجمند و محترمی که با گوی کار می کردند در خطر انقراض قرار دارند! زیرا در حال حاضر وسیله ای که مردم ترجیه می دهند با آن اشاره و کلیک کنند، موس های نوری می باشد. در این پست می خواهیم کمی بیشتر در باره ی این موس های مشهور و پر طرفدار صحبت کنیم.
موس نوری برای اولین بار توسط شرکت (Agilent Technologies) ساخته و در سال 1999 به جهانیان معرفی شد. این موس ها در حقیقت از یک دوربین خیلی کوچک بهره می برند که قادر به گرفتن 1500 عکس در ثانیه است. آنها همچنین دارای یک دیود ناشر نوری یا LED (light-emitting diode) قرمز رنگی نیز هستند که نوری را به سطح می تاباند و انعکاس آن وارد سنسورCMOS (Complimentary metal-oxide semiconductor) می شود و تقریبا روی هر سطحی قابل استفاده هستند.
سنسور CMOS هر عکس گرفته شده را به پردازنده ی سیگنال های دیجیتالی یا DPS (Digital signal processor) می فرستد که این قطعه می تواند 18 میلیون دستور در ثانیه را انجام دهد و به این وسیله می تواند الگوهای هر عکس را شناسایی کرده و با عکس قبلی مطابقت دهد و ببیند که الگو های مورد نظر چطور در هنگام حرکت تغییر کرده اند. سپس DSP، بر اساس تغییراتی که در الگو های چندین عکس متوالی اتفاق می افتد، تعیین می کند که چقدر موس حرکت کرده است و نتایج را به صورت مختصات هایی متشابه به رایانه می فرستد. رایانه نیز نشانگر را بر اساس مختصاتی که از موس دریافت می کند، حرکت می دهد. این عملیات صدها بار در هر ثانیه انجام می شوند. به همین دلیل است که حرکت نشانگر بسیار روان به نظر می رسد.
مزایای موس های نوری نسبت به موس های دارای گوی عبارتند از:
· دیگر اجزای متحرک وجود ندارند که این به معنای ساییدگی کمتر و در نتیجه خرابی کمتر است.
· دیگر از هیچ راهی آلودگی و گرد و غبار وارد اجزای داخلی موس نمی شود تا بتواند سنسور های تشخیص حرکت را آلوده کند.
· دقت تشخیص حرکت این موس ها بیشتر است و در نتیجه حرکت روان تری را ارائه می دهد.
· دیگر نیازی به سطحی مخصوص برای موس یا پد (Pad) نیست.
گرچه موس های نوری که بر اساس LED کار می کنند به نوعی جدید اند و تازه ارائه شده اند، اما نوع دیگری از موس های نوری نیز وجود دارد که بیش از یک دهه قدمت دارد. فناوری اولیه و اصلی موس های نوری بدین گونه بود که آنها نوری را به سطح یک پد با قابلیت بسیار بالای بازتابش نور می تاباندند و بازتابش آن به یک سنسور که در موس تعبیه شده بود باز می گشت. پد موس دارای شبکه ای از خطوط تیره بود. هر زمان که موس حرکت می کرد، این خطوط مانع از رسیدن بازتابش نور به سنسور می شدند. هر وقت که باز تابش قطع می شد، موس سیگنالی را به کامپیوتر می فرستاد که نشانگر را به اندازه ی مختصاتی مشخص حرکت دهد. استفاده از این موس ها بسیار سخت بود. چون باید موس در زاویه ای نگه داشته می شد که شعاع نور با شبکه خطوط دقیقا در یک راستا باشند.همچنین آسیب یا فقدان پد، آن را بی استفاده می کرد، مگر اینکه یک پد جدید خریداری شود. موس های امروزی که بر اساس LED کار می کنند بسیار قابل اعتماد تر و راحت تر اند.
منبع
www.computer.howstuffworks.com